نتایج لیگ جای دیگری رقم می خورد!

مدتی است از شکسته شدن این دل گذشته ،

سالهاست من و دلم منتظر تو هستیم  پدر جان

روزی که قدم از دروازه شهر بیرون گذاشتی هنوز یادمه

پدر جان انگشتر نگینی که به مادر دادی هنوز انگشتم نکردم

میدانی چرا  خواستم خود برگردی و بر انگشتت کنی

انگشتر عقیقی که همیشه بادیدنش یاد دشتان مردانه و پر مویش می افتم

هنوز قطره هایی از اشکهای  آن روزها بر چشمانم نشسته ،

حالم بهتر نیست از این دل خسته ... گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی ،

کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش

کنی نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام

، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام در لا به لای برگهای

زندگی ، نیست برگی که از تو ننوشته باشم ،

پدر نیستی ببینی که  گلبرگهای زندگیت جان گرفته اند.

یکی  دکتر و دیگری روانشاس و ان یکی مهندس و بقیه هم در حال رشد و نمو هستند.

پدر هر جا رفتم و هر جا قدم گذاشتم  سخن از خوبیایت بوده.

گاها شاگردان دوران  معلمیت را  میبینم.

از تو به نیکی سخن  می رانند همه از تو به خوبی یاد می کنند.

نیست روزی که از تو نگفته باشم هزار سال هم که بگذرد من در توهم حضورت نفس می کشم

 من آن شانه هایت را می خواهم که پناهم بود همان یک وجب از شانه ات تمام دارایی ام بود

من آن دست های گرمت را می خواهم که یک عمرعبادت نوشت

با آن نگاه مهربان و آن همه خوبی من بی تو طاقت ماندن ندارم

این بغض لعنتی.... این بغض لعنتی

وقتی دیروز باران بارید

“آن مرد در باران آمد” را به یاد آوردم

“آن مرد با نان آمد”

یادم آمد که دیگر پدرم در باران

با نانی در دست

و لبخند بر لب

نخواهد آمد

دیروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگی‌اش

با زمین و تنهائیش

با خورشید و نبودنش

به یاد پدر سخت گریستم

پدرم وقتی رفت سقف این خانه ترک بر میداشت

پدرم وقتی رفت دل من سخت شکست....

پدرم وقتی رفت ما به امیدی که روزی خواهد برگشت

هنوز هم  چشم انتظاریم که برگردی بیائی پدر.

پدر جان روزهای سختی با مادر داشتیم

پدر مادر برای تو هیچ  موقع حجله درست نکرد

میدانی  چرا  چون   مادر عاشق تو بود

تو را  با دل و جان  دوست داشت و

نامحرمی را در قلبش راه نداد.

پدر جان  من با اجازه تو  به این مادر مهربان

و پاکدامن  افتخار  میکنم.

پدر جان  کاش  جنگی  نبود

کاش  خاکستری  نبود.

چون اگز جنگ  کردستان نبود

و پدر   به شهر سنندج  نمی رفت

اکنون  پدر در کنار ما

تاج  سر ما بود.

و ما هم چشم  به در  نبودیم و

منتظر نمی نشستیم.

پدر  بعد از تو هم  کرکسهائی امدند

کرکسهائی که میخواستند

زندگی ما را به نابودی بکشانند.

پدر  نتوانستند.

و همه کرکسها دور بر زنگی ما نابود شدند.

پس  پدر  بدان در حق تو هم اجحاف  شد

حقی که به تو باید تعلق میگرفت ندادن.

ولی بدان  حق  گرفتنی  هست و نه دادنی

پس این خدای  بزرگ  حقت را خواهد گرفت.

به امید روزی که ما بتوانیم حق پدر را بگیریم.

ارتباط با جن چه مشکلاتی بوجود می آید؟

اولین انسانی که خلق شده حضرت آدم (ع) می باشد و همه ی ما از نسل آن حضرت هستیم و آن حضرت را ابوالبشر یعنی پدر تمام انسان ها می گویند . آیا اجنّه هم این چنین پدری دارند که دیگر اجنه از نسل او باشند ؟

بلی ، اجنه نیز دارای پدری هستند که اولین مخلوق جن می باشد و نام او « شومان » است . در روایتی شخصی از حضرت علی (ع)  پرسید : « پدر اجنه کیست ؟ » حضرت در جواب آن شخص فرمودند : « نام پدر اجنه ، شومان است . »

اجنه از نظر خلقت و ترکیب همانند انسانها که دارای شکل ها ، نژادها و رنگهای مختلف هستند ، دارای انواعی هستند که از جمله آنها عبارتند از :

1. جن : « اذا اراد العرب الجنّ خالصاً » ، وقتی عرب وجود جن را به تنهایی در نظر بگیرد لفظ جن را بکار می برد .

2.  عامر : به گروهی از اجنه گفته می شودکه با مردم نشست و برخاست دارند و با آنان زندگی می کنند .

3.شیطان : به گروه بد ذات و خبیث اجنه گفته می شود .

4.عفریت : به آن گروه از اجنه می گویند که دارای مقام و منزلت والایی بوده و از قدرتهای فوق العاده ای بهره مند هستند . از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند : « اجنه امیرانی دارند که به آنها عفراء می گویند .»

اگر از قدرت تسلتطون به جن ها مطمینید.میتونید حتی فکر تمسخر رو هم از ذهنتون بیرون کنید.

از دخالت جن ها در زندگیتون نکرانی ندارید ز برای ارتباط با جن ها هنوز هم مصر هستید.

باید با یکی دیگر از ملزومات این ارتباط آشنا بشید.کسانی که قصد ارتباط با جن ها رو دارند. باید اعصاب و قلب قوی داشته باشند.صحنه های دلخراش و ترسناک‌:آشفتشون نکنه.و جرات زیادی داشته باشند.

جن ها موجوداتی بی اندازه حساس هستند.واکثرا اخلاق تندی دارند. محبت و حشمشون در منتها درجه است. برای همین باید در مورد جن ها با احتیاط زیادی رفتار کرد.
در علوم خفیه هم پله پله و مرحله به مرحله سطح آگاهی و قدرت بالا میره.
در شروع هر مرحله حقایق تلحی در مورد ارتباط با دنیای {ماورالطبیعه}به شما گفته میشه و بعد
شما باید تصمیم بگیرید که ادامه بدبد و به مرحله بالاتر برسد یا نه.
مطالب ارتباط با جن.ذره ای از همون حقایق تلخ هستند. و مینویسم تا این شوق و اشتیاق اولیه که طبیعیه و در همه نو آموزهای علوم خفیه هست. کمی تعدیل بشه. شما در هیچ کتابی نمی توانید مطالبی راجع به محدودییتهای ارتباطی که جنها ایجاد میکنند پیدا کنی.

تنهایی در زندگی شخصی. ازدواج برای کسانی که وارد دنیای جنها بشن خطرناک و سخته. اولن بخاطر اینکه ممکنه مجبور به مخفی کردن تمام حقایق و مکنونات قلبی و آگاهی ها از همراه زندگیتون باشید. بعد هم بخاطر اینکه هر خطای کوچکی که باعث دلخوری یا دشمنی جنها بشه، خطری برای زندگی خانواده و عزیزان شماست.خودخواهی نیست که آدم برای تنها نبودن خودش دیگری رو با خطر مرگ روبرو کنه؟ بگذریم از عوارض دیگه ی این وادی که مثلا می تونه شما رو دچار مشکلی مثل "پرش" کنه که اون وقت تحمل کردن موجودی که معلوم نیست خودشه یا در حال "پرش" صبوری زیاد می خواد!

تکاب یکی از شهرهای جنوب شرقی استان آذربایجان غربی است. این شهر از سمت شمال به شهرستان چاراویماق در استان آذربایجان شرقی، از سمت جنوب به شهرستان‌های بیجار، دیواندره و سقز در استان کردستان، از سمت شرق به شهرستان ماه‌نشان در استان زنجان و از سمت غرب به شهرستان شاهین‌دژ، شهرستان بوکان در استان آذربایجان غربی محدود شده‌است. شهرستان تکاب بنابر قانون تقسیمات کشوری در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، مشتمل بر دو بخش به نام‌های مرکزی و تخت سلیمان، با یک شهر و ۶ دهستان بوده‌است.

تخت سلیمان از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری در این شهر است که در میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است؛ همچنین مُهر موبد موبدان منقوش اساطیر کهن و بیش‌تر در ستایش آب و آتش است، در تخت سلیمان کشف شده‌است.

شيخ بهائى (رضوان‌الله‌علیه) در كشكول ذكر نموده كه مرگ شخصى از ثروتمندان فرا رسيد، در حال احتضار به او شهادتین تلقين كردند، او در عوض، اين شعر را خواند:

يا رُبَّ قائِلَةٍ وَ قَدْ تَعِبَتْ

أينَ الطَّريقُ اِلىٰ حَمّامِ مَنْجابٍ

و سبب خواندن شعر به جای شهادتین آن بود كه روزى زن عفيفه خوش صورتى از منزل خود در آمد كه به حمامِ معروف "منجاب" برود.

پس راه حمام را پيدا نكرد و از راه رفتن خسته شد، مردى را بر درِ منزلى ديد از او پرسيد كه حمام منجاب كجا است؟

او اشاره كرد به منزل خود و گفت حمّام اين است. آن زن به خيال حمام داخل خانه آن مرد شد. آن مرد فوراً در را بر روى او بست و خواست كه با او زنا كند.

آن زن بيچاره دانست كه گرفتار شده و چاره ندارد جز آنكه به تدبير، خود را از چنگ او خلاص كند. لاجرم اظهار كرد كمال رغبت و شادی خود را به اين كار و آنكه من چون بدنم كثيف و بدبوست كه مى خواستم به حمام بروم ، خوب است كه يك مقدار عطر و بوى خوش براى من بگيرى كه من خود را براى تو خوشبو كنم و قدرى هم غذا بگيرى كه با هم بخوريم ، و زود بيا كه من مشتاق تو هستم.

آن مرد چون كثرت رغبت آن زن را به خود ديد مطمئن شد. او را در خانه گذاشت و براى گرفتن عطر و غذا از خانه بيرون رفت . چون آن مرد پا از خانه بيرون گذاشت آن زن از خانه بيرون رفت و خود را خلاص كرد. چون مرد برگشت زن را نديد و به جز حسرت چيزى عايدش نشد.

الحال كه آن مرد در حال احتضار است در فكر آن زن افتاده و قصه آن روز را در شعر عوض كلمه شهادت مى خواند.

اى برادر در اين حكايت تأمّل كن و ببين چگونه اراده يك گناه اين مرد را به هنگام مرگ، از شهادتين منع كرد در حالى كه كارى جز قصد زنا به آن زن نداشت.

منازل الآخره؛ حاج شیخ عباس قمی

عکس  خانه  مجلل ثروتمند کویتی که صاحی دهها کشتی و بانکهای گوناگون در جهان اس

                                          برادران و خانواده کثیری  مصیبت وارده را به شما تسلیت میگوئیم.

*مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند

و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی

اوسـت درگذشت  برادر  گرامیتان حسین کثیری  را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده

برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم .

                                        با تقدیم احترام  امیر و روح اله رضوانی

گناه خودتان را با کفتر بازها نشورید مگر کفتر بازی جرم محسوب میشود یا گناه هست.

سلام  جناب آقای دائی برادر  شما که فردی تحصیلکرده و الگوی جوانان پر شور ایرانی هست

آقای دائی  مگر کفتر بازها انسان نیستند و مگر توی همین ایران چند میلیون کفتر باز نداریم

در ضمن بنده خیلی ها رو می شناسم که کلی کفتر دارند و تحصیلات عالیه و کارهای خوب

درون جامعه برا مردم انجام میدهند.

آیا  کفتر بازی ایرادی دارد.در همین همسایگی مان کفتر بازی هست که مهندسه و دو خانواده

را نان میدهد. و یا هستند از همین کفتر بازها که کارشون به کار خودشونه و توی جامعه مزاحم

کسی نیستند.

آیا کفتر بازی جرمه  یا پول بیت المال رو حیف و میل کردن خوب شما حساب کن تیمی  مثل بارسلون

یا رئال 6 ماه با مربی کار میکند آنهم در سطح دنیا تراز اول مثل گواردیولا و یا کروش و مورینیو و......

وقتی از کار برکنار می شوند خوب هم پولشون گاها میگیرند و و یا نصفشو می بخشند و گله ای هم

ندارند . شما که برادر بازیکنی بزرگ هستید  چرا گیر دادید به کفتر بازهای عزیزمان که همگی فوتبال و

ورزش رو دوست دارند و  از مشوقین همه ورزشکارن در همه سطوح بوده اند و فردا هم گیر خواهی

داد به تاکسیداران و نانوایان عزیز پس لطف کنید . و به جای اینکه دنبال مقصر باشید . بیشتر دنبال

اصلاح مربیگری خودتان و شرکت در کلاسهای بالاتر برای ارتقای علمی و ورزش در فوتبال باشید .

و سعی کنید که علوم ورزش را با  علوم روانشناسی ورزش هم بخوانید . تا بیشتر روانشناسانه با

جامعه ورزشی ما بیشتر مشوقین وتماشاگران ما در استادیوم ها همین به اصطلاح کفتر بازها هستند.

خوب الان فوتبال در دنیا حرفه ای شده و اساس فوتبال هم علم جدید در نوع تمرینات و رفتار مربی 

 می باشدحالا شما  که یک مربی هستید و به قولی حرفه ای پول میگیرید ولی از حرفها و رفتارتان

مشخص هست.که حرفه ای هنوز نشده اید.چرا شما  نظرات و کارشناسی ورزش نویسان و فوتبال

دوستان را با کفتر بازان عزیز و دوستاران حیوانان اهلی اشتباه گرفته اید هیچ میدانید همین کفتر بازها

چندین میلیون حیوان بی زبان را نگهداری میکنند.پس  لطف کرده از این جامعه عزیز کفتر بازها که ما هم

سهمی از این عزیزان داریم عذر خواهی کرده و فوتبال رابا کفتر بازی و مرغداری  اشتباه نگیرید.

تیم فوتبال رئال مادرید با قبول شکست خانگی برابر اتلتیکومادرید اولین دربی مادرید را در فصل جدید لالیگا با شکست پشت سر گذاشت.

تیاگو در دقیقه 10 و آردا توران در دقیقه 76 گل‌های اتلتیکومادرید را به ثمر رساندند و کریستیانو رونالدو در دقیقه 26 تنها گل میزبان را از روی نقطه پنالتی زد تا به این ترتیب روخی بلانکو برنده اولین دربی پایتخت اسپانیا در فصل جدید لالیگا باشد.

پیشکسوتان فوتبالیست تکابی رقیب سقزی خود را شکست دادند...

مسابقه دوستانه فوتبال مابین سقز و تکاب در رده سنی پیشکسوتان روز گذشته 19 شهریورماه بادعوت هیئت فوتبال و کمیته پیشکسوتان تکاب از تیم سقز در چمن تختی تکاب برگزارشد و پیشکسوتان تکاب توانستند با نتیجه 3 به 2 رقیب خود را شکست دهند.

دراین بازی علی کاکایی 2 گل و باب الله غلامی 1 گل برای پیشکسوتان تکاب به ثمر رساندند.

: جواد مولایی (‌ دروازه بان)‌ ـ2 : جعفرفرجی (‌دروازه بان) 3 : توفیق بهرامی ( دروازه بان )‌ ـ 4 : ابراهیم سروی 5: ابراهیم محمدی 6 : سیاوش عابدی 7: مهدی حضرتی 8 : محمدحنیفه رشیدی 9 : امیرآذری 10 : احمد کاکایی 11 : حسین صالحی 12 : بیژن معصومی 13 : محمدعلی کاکایی 14 : باب الله غلامی 15 : سعید عتباتی 16 : حمید فرجی 17 : محمدحسن احمدیان 18 : رحیم انعامی ( مربی ) 19 : عزیز مرادیان ( سرپرست )

البته من از اینکه اسم برادر خوبمان موسی قادری که در این عکس هست  بعنوان یک فوتبالی سابق دهه 50 و 60 از فوتبالیستهای

پرسپولیس و کلنی تکاب که دفاعی چون صخره بود نام نبرده اید و یا از نام محمد علی باقری فوتبالی های قدیم و زحمت کش تکاب

اسمی نیاورده بنابر این امیدوارم که در تجلیل و ذکر نام این عزیزان که سابقه بیشتری از بازیکنان شما دارند بیشتر دقت فرمائید. چون

حرمت هر خانه  به یزرگتر آن خانه و حرمت ورزش هم با بودن نام پیشکسوتان جان میگیرد. اصل هر چیزی بر فرع آن چیز ارجح تر است.

نه نتیجه بازی ورزشی روح و مرام و اخلاق  جوانمردی و کسوت بالاترین ارزش در ورزش می باشد.

قایقرآن قهرمان مسابقات فوتبال جام شهدا شد...

در این دوره از مسابقات که با شرکت 6 تیم برگزار گردید شاهین اغوالبیک دوم و تیم نفت سوم شدند

نکونام با قهرماني اينچئون، خداحافظي مي‌کند؟! بايد ديد در استراليا جايي که 16 تيم براي قهرماني در جام ملت‌هاي آسيا حضور پيدا مي‌کنند کدام کاپيتان‌ جام قهرماني را بالاي سر خود مي برد.

تصاویر زیبا از رونی کلمن سلطان پرورش اندام جهان

هوشنگ  جان  سلام

 ممنونم که همدردی کردی  متشکرم.

واقعا  چرا توی شهرمون  بیشتر وقتی همه کنار هم هستند.

گاهی خوشحال و گاهی شاد و یا اگر دور هم هستند غیبت دوستان

دیگرشونو میکنند بدون اینکه به عواقب کاراشون  فکر  کنند. ببخشید

من روانشناس نیستم ولی حس ششم  قوی دارم . چون هراز گاهی

که به جمع هم شهریهام میام و باهاشون حرف میزنم  و دردو دلی میکنم

انگار نه انگار که ما تو این جمع فامیل و یادوستیم .

غیبت   کردن  براشون مثه خوردن آب  شرب  شده  و تهمت زدن هم مثه

نقل و نبات ای بابا چرا وقتی کنار هم هستی با ایما و اشاره  میخواهی

دوستتو تخریب کنی  و یا گاها همه حرفها رو خودت میزنی  بعد هم میری

دوستتو جای دیگه تخریب میکنی. فکر کن توی اداره ای هستی باهم دردو

دل درباره حقوق  اضافه کاری  و بعد هم همه حرفهای گفته و ناگفته رو  مکتوب

می نویسی و به مدیر اداره و یا حراست اداره تقدیم میکنی آخه بگو چرا شما

که سالها در یک شهر از کودکی بزرگ  شدی و پا به سن  گذاشتی تو دیگه چرا

باورتون میشه من یکبار کاندیدای مجلس  شدم.

به من صلاحیت ندادند خوب  گاها میشه گفت  مصلحت نظام هست و باید تابع

قانون بود. ولی متعجب از این که افرادی هم که صلاحیت بگیر بودند. شاید از من

در مسائل سیاسی و نظامی و مراتب دیگر کترین بودند.  خلاصه ما بعد از بررسیها

متوجه شدیم که در تحقیقات محلی هر آنچه همسایه های خوبمان و یا مسجد

و دوستان گفته بودند. که بنده نماز نمیخوانم متعهد نیستم  و بر انداز  هستم .

و فعالیتی برای نظام  جمهوری اسلامی نکرده ام وبه مسجد  جامعه تکاب هم نمیروم.

بله این درست من  نماز  و مسجد و نماز جمعه شهر نمی آیم .

خوب من در شهر تهران هستم  و نماز خودم رو در مساجد محله خودمون و یا منزل و

و نمازهای ظهر و عصر  رو هم در مسجد محل کارمون میخوانم و از بابت اینکه بنده

سالها برای بقای نظام اسلامی عزیزمان در جنگ  و جبهه بودم و در تمامی ارکانهای بسیج

و خدمات انقلابی شرکت کردم.  آیا این زیبنده ما بود که چنین  تهمتی را آنهم در سطح

مدیران ............... علیه بنده استفاده بنمایند.  پس هوشنگ خان  عزیز بدان که شهر تکاب

محل افرادی هست که فقط و فقط خودشان را قبول دارند و بس و زمانی که ما اوایل انقلاب

و اواسط آن در جبهه و جنگ و مسجد جامعه  و حزب جمهوری اسلامی بودیم این آقایان

کجا بودند .

حال  از همه شهروندان تکابی میخواهم که نسبت به هم دوستی و مودت و رفاقت نشان

دهند پشت سر دوستشان غیبت نکنند.  برایشان پاپوش درست نکنند. در کارهای خیر

شرکت کنند. چشم  و گوش و دل خویش را برا همسایه و محلتان  پاک  نگهدارید.

در شادی و غم هم شریک باشید . کمک حال هم باشید. ادعا نکنید و اتهام نزنید.

مرد باشید و مراد هم را همراهی کنید  از خواب گران بر خیزید که دنیا دو روز هست.

یک روز که در آنیم  و روز دیگر که خواهیم رفت  این همه زمین   ملک و پول  آخرش که چی

دارائی هر کسی اندازه وزن و قد خودش بر روی زمین هست  . یک قبر  یک زمین اندازه

جسم هرکسی هست پی بیهوده تلاش نکنید . برای زمین زدن دیگران که  چون اندازه

همان زمین در انتظار توست. و باید جواب  خدا رو بدهید در روز  قیامت  و رستاخیز  .

خواب  بودم  خواب دیدم مرده ام .

بی نهایت خسته و افسرده ام

تا میان  گور رفتم  دل گرفت

قبر کن سنگ  لحد  را   گل  گرفت

پس  تا بکی  خواب باشیم   چون وقتی برویم بدانید که  وقتی میخواهیم بخوابیم در قبر.

دیگر با بودن سنگ   لحد نمیتوانیم بلند بشویم و همه خواهند رفت و ما داخل  قبر و فشار

قبر   .

بالش  زیر سرم از سنگ بود

غرق  ظلمت سوت و کور و تنگ بود

هر که آمد پیش  حرفی  راند و رفت

سوره حمدی  برایم   خواند و  رفت.

پس  بدانید که همه از کنارت خواهند رفت و تو خواهی ماند و قبر وحشت  قبر و مار و عقرب و

شبهای سرد  زیر خاک  در قبرستان  ناله ای اگر داری به هیج نخواهد رسید و این خداست که

باید به داد تو برسد.

تنیس  روی میز  خبری خوشحال کننده.

و اینکه آموزش و مسابقات همه خبرهائی خوش  و زیبائی هست که 

میشنویم.

زمانی  تنیس روی میز قبل  از دو دهه بازیکنان خوبی داشت که در استان

خوب  بوده و چهره میشدند.

شهید  بهرام بیگدلو  دوست خوب و همکلاسی خوبم و یا شهید مجید شعبانی

و جانباز احمد مرادی  و دوستان خوب و ورزشکارانمان ثابتی ومرحوم رسول دشتی

و ابو الفضل بابائی - نادر شیروند - بهروز درویش نژاد - بهرام رضوانی - اصغر پاکزاد

حبیب خدائی - شهید باغبان پور و خیلیهای دیگر  که در هنم  نیست و در این حال

مداری ابتدائی و راهنمائی  و دبیرستان  فعال در پیشبرد تنیس روی میز دوران  تحصیل

ما در دهه اول انقلاب بود که هر کسی یک راکت زیر کاپشن داشت که من هم یکی

از این افراد بودم و در کنار سیروس وحید آموزش دیده سال 63 دوران سپاه واقع در

قرار گاه حمزه و دبیرستان سپاه بود .

در ضمن  کلوپهای ورزشی دوران دهه 60 و70  اکثرا دارای مجوز تنیس روی میز بود

ولی اینک این کلوپها شده آتاری بازی و پلی  استیشن و کپی و رایت غیر مجاز

فیلمها و سی دی های مبتذل و بدون اینکه مجوزی باشد و نظارتی از طرف قانون و

مراجع  ذیصلاح که جوانان شهرمان را و نوجوانان را بسوی تفکرات غربی  و سکو لار

می برد.

هیئت تنیس روی میز شهرستان تکاب برگزار می کند...

با هماهنگی اداره ورزش و جوانان و به همت هیئت تنیس روی میز برنامه های آموزشی پینگ پنگ برای بانوان در سالن 1000 نفری مجموعه تختی در حال برگزاریست. این برنامه در ایام تحصیل متغیر خواهدبود.

شنبه و دوشنبه از ساعت 4/5 - 3 عصر

جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به اداره ورزش و جوانان مراجعه ویا باشماره 45522181 تماس بگیرید.

روابط

 ذکر این نکته که تکاب زمانی  بسکتبال داشت خالی از لطف نیست

خوب بود ولی به صورت رسمی نه  اما بودند از بازیکنانی  چون قره خانی

و اقای اقتصاد - عبدالله بهادری و بنده که سنی نداشتم در کنار این عزیزان

مشغول به بازی می شدم و در کنار ان هم پدرم هم گاها در حیاط  باشگاه

قدیم  که اینک استخر میباشد. بازی بسکتبال  میکردیم.

راه اندازی و آموزش تمرینات بسکتبال بانوان ...

هیئت بسکتبال با همکاری آموزش و پرورش و با نظارت اداره ورزش و جوانان اقدام به راه اندازی و آموزش رشته جذاب و پرطرفدار بسکتبال در بین علاقمندان به این رشته نموده است..

روزهای تمرین : دوشنبه ها و پنجشنبه ها  صبح از ساعت 9  الی 11

جهت ثبت نام به اداره ورزش و جوانان مراجعه و یا باشماره تلفن 45522181 تماس حاصل فرمائید