یولقون آقاج، نگین سر سبزی که زیر چکمههای آهنین معادن تحقیر میشود
« از ماست که بر ماست»
به نقل www.bokanpress.ir: این روزها بازار معدنکاران در تکاب بسیار داغ است. غیر بومی هایی که با سوء استفاده از و بیکاری موجود و به بهانهی اشتغالزایی، طبیعت زیبای روستاهای تکاب را عرصه تاخت و تاز ماشینهای سنگین خود قرار داده و دست به تخریب آن زدهاند؛ عملی که علاوه بر آسیبهای زیست محیطی و ایجاد مزاحمت برای طیور و وحوش!! زندگی مردم را نیز به شدت مختل کرده است.
یکی از این روستاها که اهالی آن با مشکل مزاحمت معدنکاران دست به گریبان هستند، روستای زیبای یولقون آقاج است. … آری، جای دوری نمیرویم، اینجا فلسطین نیست. یولقون آقاج است. روستایی در ۹ کیلومتری شرق شهرستان تکاب با ۴۰۰ خانوار و آب و هوایی منحصر به فرد و چشماندازی بسیار زیبا که در هر زمان از سال پذیرای میهمانان زیادی از تکاب و سایر شهرها میباشد. مضاف بر اینکه آرامگاه سید یدالله هر روز پذیرای جمع کثیری از زائران از شهرهای مختلف منطقه و کشور میباشد. همچنین گزافه نیست اگر بگوئیم یولقون آقاج یکی از قطبهای مهم و حاصلخیز شهرستان تکاب از نظر کشاورزی، دامداری و باغداری میباشد که بدون شک بخشی از نیازهای شهرستان را برآورده میکند. این روستا که در شرق شهرستان تکاب قرار گرفته است به عنوان نگینی سبز از جهات مذکور آبروی شهرستان محسوب میشود اما این روستای زیبا که شهرستان تکاب بدون شک از هر لحاظ به وجود آن میبالد، چندیست به خاطر فعالیّت معدنکاران در مظلومیتی غریب به سر میبرد و سکوت خیال انگیز آن جای خود را به صدای دلخراش فعالیّت معادن سپرده است. مظلومیّت این خطّه تاریخی و کهن زمانی بیشتر هویدا میشود که بدانیم اعضای شورای اسلامی روستا با در نظر گرفتن منافع شخصی و بدون اطلاع اهالی روستا، اقدام به فروش زمین وقفی به معدنکاران نمودهاند! این در حالیست که فعّالیت معادن در هر منطقه منوط به رضایت اهالی و ساکنان آن منطقه میباشد.
از اعتبار تاریخی این روستا با قدمت چند هزار ساله اش که آثار باستانی موجود در آن گواه این امر است، همین قدر بس که بگوییم در بیش ار ۱۰۰ سال پیش، زمانی که شهرستان تکاب رنگ هیچ محکمه ای را به خود ندیده بود ، نبض تپنده قضاوت در منطقه ، محکمه معین الاسلام یولقون آقاج بود که مردم مشکلات خود را برای حل و فصل به آنجا می بردند. همانا قضاوتهای عدالت گونه این محکمه تا به امروز هم زبانزد خاص و عام است!
امّا این روزها یولقون آقاج، دریغ از هر قضاوت عادلانهای مورد ظلم عدهای از معدنکاران و بیمهری مسئولین و اعضای شورای اسلامی روستا واقع شده است.
در این میان چشم اهالی معترض روستای یولقون آغاج اعم از زن و مرد و پیر و جوان فقط به مسئولین شهر دوخته شده است. مسئولینی که علی رغم شعارها و قول مساعدتها انگار بیشتر طرفدار معدنکاران مخرب هستند تا مردم زحمتکش! طومار نوشتنها، اعتراضهای جمعی، مراجعه به ادارات مربوطه تاکنون هیچ گرهی از کار و زندگی این کشاورزان زحمت کش نگشوده است که هیچ، بلکه راهی زندانشان کرده است!
ای کاش به احترام دستهای پینه بسته این کشاورزان هم که بود مسئولین محترم اعم از فرمانداری، اداره اوقاف، منابع طبیعی و اداره کل اوقاف پشت این مردم را در زمین موقوفه خالی نمیکردند تا اینگونه معدنکار غیر بومی در قلب روستای یولقون آقاج ادعای صاحب خانگی نمیکرد!
در روزگاری نه چندان دور ریش سفیدان همین روستا در برابر گردنکشی و یاغیگری اربابان زورگو از جان و مال خود مایه میگذاشتند تا وجبی از خاک خود را از دست ندهند. ای کاش بودند آن مردان مرد تا اینگونه یولقون آقاجِ زیبا معصومانه زیر دست و پای آهنینِ معدنکاران تحقیر نمیشد. ای کاش بودند آن مردانِ غیور تا امروز ملتمسانه دست به دامن مسئولین محترم نمیشدیم!
اداره محترم منابع طبیعی! که سنگِ شخم زدن یک متر زمین را همیشه به سینه زدهای! اداره محترم اوقاف که پرچم حراست از زمینهای موقوفه را بر دوش خود داری! شورای محترم روستا که حل معظل بیکاری را علم کرده و در سایه آن سینه میزنید. این راه حل مشکل بیکاری نیست. به فریاد روستای یولقون آقاج برسید که چیزی نمانده است مردم رنج د یده این روستا را از خانههای خود بیرون کنند. چشمانتان را بر این واقعیّت نبندید که در نظر گرفتن منفعت عامه مردم مقدم بر منافع شخصی و زیادهخواهی هاست.
مسئولین محترم! مگر نه اینکه نان گندم این کشاورزان زحمت کش را بر سر سفره میگذارید؟ مگر نه اینکه با میوههای این باغداران از مهمان خود پذیرایی میکنید؟ مگر نه اینکه اوقات فراغت خود را در سایه سار باغها و طبیعت زیبای روستای یولقون آقاج میگذرانید؟ پس دریابید این نگین سبز تکاب را که به واقع آبروی شما نیز محسوب میشود و باور بفرمائید نمیشود ۴۰۰ خانوار را زندانی کرد و به زور از آنها رضایت گرفت…
امید که فریاد رسی باشد…. آنچه البته به جایی نرسد فریاد است..
امضاء
احدی از روستای یولقون آقاج
نظرات شما عزیزان: