تکاب شهر من
به بهانه سفر در عید نوروز به شهر عزیزم تکاب
و دیدار تازه با اقوام و دوستان و مردم شریف و نجیب تکاب
دلم رو به دریا زدم و دل نوشته ای را تقدیم تکابیهای مهربان
و مهمان نواز نمودم در این ایام هز کسی به هر طریقی
خود را به زادگاهش تکاب رسانده بود . کسانی که مثه من
موقع هجرت از شهر تکاب مثه خود من وسیله نقلیه شخصی نداشت
اما موقع برگشتن ماشالله همه و همه ماشین های میلیونی سوار
بودند . مبارکشان باشد . اما در این میان این مسافرین تکابی الاصل
و روستائی و شهری فقط به فکر گشت وگذار خود بودند
و به تنها چیزی که فکر نمیکردند نگهداری طبیعت سر سبز شهرمان
بود.
راستش خیلی دلم گرفت از غرور بی جای کسانی که روزگاری
خر نداشتند سوار شوند و الان ماشینهای میلیونی مغرورشان کرده
مدل لباسهایشان و نوع رفتار و نوع سلام و احوالپرسیشان واقعا
این بود تکابی اصیل و با فرهنگ وقتی زمان عصر میشد ساعت
6 عصر همه انگار پادشاه یا ملکه هستند پشت ماشین نشسته و
و در خیابانهای کوچک تکاب جولان میدهند و ماشین پشت سری با
بوق های ممتدامان از ماشین جلوئی میبرید انگار که در اتوبانی عریض
و طویل کورس برا انتخابی تیم ملی گذاشته اند و گاها هم داد و بیداد
واقعا این فرهنگ را از کجا آموخته اند تهران و یا شهرهای بزرگ
نه عزیزانم من احساس میکنم که فرهنگ آموزش رو از داخل و دل
خانه هایشان آموخته اند . چه نیازی هست در شهری کوهستانی
و زیبای تکاب با خیابانهای به سبک قدیم همه با ماشین بیرون بیاییند.
آیا این خود کم بینی و یا خود بزرگ بینی نیست .
تکاب که هوائی پاک دارد و کوهستانی زیبا استفاده از ماشین چرا
در ضمن میدان واقع در خیابان تختی و هفده شهریور محله قدیم
پدری ما خیلی بد شده . نه چراغ راهنمائی خوب کار میکرد و نه
میدان به صورت درست و فنی ایجاد شده واقعا این میدان محل خوبی
برای تصادفات میباشد.
و یا خیابانهای منتهی به فرمانداری و بلوار آن به طرف تخت سلیمان که توریسم
پذیر است امان کمک فنرها و جلوبندیهای ماشینها رو بریده و خدا به داد
تکابیهئی برسد که مسیرشان خیابان گالاجار میباشد تا پلیس راه
و یا بلواری که از بیجار شروع میشود به طرف شرکت نفت آغال
چنان کوه و کوهپایه و دره و چاله های می ماند که هر بیننده ای
فکر میکند که در کوهستانی راه میرود و اینجا شهر نیست از شهرداری
و فرمانداری و شورای محترم و اداره راه عاجزانه خواستار رسیدگی
به این معضل بزرگ میباشیم.
در ضمن نمای شهر در محله یادبود به طرف پل شریف آباد خیلی وحشتناک
شده درست باید مردم روزی داشته باشند. اما جائی بهتر و یا بازارچه ای برای
نیسانهای پر از میوه که منظره شهر تکاب را برای مسافرین نوروزی زشت
کرده بود.
در ضمن تشکری از سربازان انتظامی شهر و مامورین راهنمائی و رانندگی
کرده باشم کهکمال همکار و حفظ امنیت را با مسافرین و مردم شهر داشتند.
صورتی بشاش و مهربان خسته نباشید ای مامورین محترم حافظ ناموس مردم.
اما قیمت میوه در تکاب سر سام آور گران بود از آن جمله پرتقال تا سقف 7000 تومان
رفت و ماموری برای نظارت من ندیدم چون عروسی برادرم هم بود برا خریدن پرتقال و
میوه رفتیم که با کمال تاسف میوه به قولی خوب 6000 یا 7000 بود .
نظرات شما عزیزان: