تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
تکاب خبر و آدرس
tekab.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
فلسفه و اهداف قيام عاشورا از ديدگاه امام حسين(ع) دوست گرامي در پاسخ به پرسش شما ذکر مطالبي به عنوان مقدمه کاملا ضروري به نظر ميرسد (لذا در صورت عدم تمايل به مطالعه قسمت مقدماتي ميتوانيد مستقيما به بخش «نتيجه بحث» در انتهاي پاسخ مراجعه کنيد).
مقدمه:
برخي با ارائه نظريات نسنجيده و غير قابل قبول پيرامون فلسفه قيام عاشورا، تصوير وارونه و يا حداقل نامناسب با شأن رهبري اين قيام ارائه كردهاند و هيچ كدام از آنها، در ارائه يك تصوير روشن و جامع از انگيزههاي قيام امام حسين(ع) توفيق نداشتهاند.
در اين مجال کوتاه نيز نميتوان به تفصيل به اين پرسش پاسخ داد لذا به صورت مختصر در اين زمينه بايد گفت: يک پژوهشگر و يا شخص سوال کننده پيرامون تاريخ عاشورا اگر بخواهد به ماهيّت و جوهره قيام عاشورا تا حدّ زيادي پي ببرد، بايد در گام نخست، با نگاه و مطالعه جامع و كامل در باره امام حسين(ع)، به زندگي، شخصيّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و كافي پيدا كند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بيانات و گفتار حضرت كه در مقاطع مختلف قيام و حتّي پيش از آغاز آن درباره انگيزه حركت خويش بيان كرده است، به فلسفه و ماهيّت قيام آن حضرت تا حدّ زيادي شناخت پيدا كند.
اكنون با اين مقدمه و با توجّه به اين كه بهترين و مطمئنترين سند براي شناخت فلسفه و اهداف نهضت سيدالشهدا(ع)، كلمات خود آن حضرت و يا امامان ديگر در اين باره است، مجموع خطبهها، سخنان، نامهها و وصيتنامه امام حسين(ع) كه در باره اهداف و انگيزههاي قيام عاشورا است و نيز برخي از تعابير زيارت نامههاي متعدّد و مختلف كه از امامان ديگر در باره حضرت رسيده است و در آنها به انگيزه قيام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسي قرار داده و سپس با استخراج فهرستوار اهداف قيام، به تفسير و تحليل آنها، ميپردازيم :
1 ـ امام حسين(ع) در مكه در جمع گروهي از علما و نخبگان ديگر مناطق اسلامي با ايراد خطبهاي شورانگيز و كوبنده، ضمن يادآوري وظيفه سنگين و تكليف خطير علما و بزرگان شهرها در باره پاسداري از كيان دين و اعتقادات مسلمانان و پيامدهاي سكوت در برابر جنايات امويان، از خاموشي آنان در برابر سياستهاي دينستيزانه حاكمان اُموي انتقاد كرده و هرگونه همراهي و سازش با آنان را گناه نابخشودني دانستند. حضرت در پايان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعاليتهايش را برضدّ نظام ستمگر حاكم (كه چند سال بعد خود را در قالب يك نهضت نشان داد) چنين اعلام فرمودند:
خدايا تو ميداني آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاكمان اُمَوِي) به خاطر رقابت و سبقت جويي در فرمانروايي و افزونخواهي در متاع ناچيز دنيا نبوده است، بلكه براي اين است كه نشانههاي دينت را (به مردم) نشان دهيم ( برپاگردانيم) و اصلاح در سرزمينهايت را آشكار كنيم. ميخواهيم بندگان ستمديدهات در امان باشند و به واجبات و سنّتها و احكامت عمل شود.
از اين جملات ميتوان چهار هدف را براي اقدامات و فعاليتهاي امام حسين(ع) كه در عصر حاكميّت يزيد جزء اهداف قيام حضرت به شمار ميرفت، استخراج كرد:
الف ـ احياي مظاهر و نشانههاي اسلام اصيل و ناب محمدي
ب ـ اصلاح و بهبود وضع مردم سرزمينهاي اسلامي
ج ـ مبارزه با ستمگران اُموي جهت تأمين امنيّت براي مردم ستمديده
د ـ فراهم ساختن بستري مناسب براي عمل به احكام و واجبات الهي
2ـ امام حسين(ع) ضمن وصيّتنامهاي كه هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمّد بنحنفيّه براي وي نوشت، هدف از حركت خويش را چنين بازگو كرد:
من نه از روي سرمستي و گستاخي و نه براي فساد و ستمگري حرکت کردم. بلكه تنها براي طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به سيره جدم و پدرم علي بنابيطالب عمل كنم.
و در زيارتهاي مختلف كه در باره امام حسين(ع) از امامان(ع) وارد شده، اين تعابير فراوان ديده ميشود:
«اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَيْتَ الزَّكوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»
گواهي ميدهم كه تو نماز را بپا داشتي و زكات دادي و امر به معروف و نهي از منكر كردي.
از اين عبارات، اهداف ذيل را از قيام حضرت، ميتوان استفاده كرد:
الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پيامبر(ص)
ب ـ امر به معروف
ج ـ نهي از منكر
د ـ عمل به سيره رسولخدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) همانند برپايي نماز و پرداخت زكات
3 ـ حضرت در نامهاي كه در زمان اقامت خويش در مكّه در پاسخ دعوت به نامههاي اشراف و بزرگان كوفه مبني بر آمدن به كوفه، نوشتند، فلسفه قيام خود را چنين بيان فرمودند:
به جانم سوگند، پيشوا كسي است كه به كتاب خدا عمل كند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پايدار بدارد.
امام(ع) در اين نامه، هدف از قيام را، تلاش در جهت برپايي حكومتي ميداند كه رهبر و پيشواي آن، صفات و امتيازات ذيل را دارا باشد:
الف ـ به كتاب خدا حكم كند.
ب ـ عدالت را در جامعه حاكم كند.
ج ـ متديّن ومعتقد به دين خدا باشد.
د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهي كند.
4ـ حسين بنعلي در نامهاي كه ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همياري و همراهي با وي كرده است، علّت و هدف از نهضت خويش را چنين بيان ميكند:
من شما را به كتاب خدا و سنّت پيامبرش ميخوانم. همانا سنّت پيامبر(ص) از بين رفته است و بدعت زنده شده است.
و در جواب عبدالله بنمُطيع ميفرمايد:
كوفيان به من نامه نوشته و از من خواستهاند به نزدشان بروم، چون اميدوارند (كه با رهبري من) نشانههاي حقّ زنده و بدعتها نابود شود.
و نيز در نامهاي كه به شيعيان بصره نوشتند، فرمودند:
من شما را به زنده كردن نشانههاي حقّ و نابود كردن بدعتها ميخوانم.
از مجموع نامه و پاسخ حضرت، اين اهداف را ميتوان براي نهضت عاشورا استفاده كرد:
الف ـ دعوت (و عمل) به كتاب خدا و سنّت پيامبر ـ ص ـ
ب ـ احياي سنّت پيامبر(ص) كه از بين رفته است، و برپايي مظاهر حقّ و حقيقت
ج ـ از بين بردن بدعتها (كه جايگزين احكام خدا و سنّت پيامبر(ص) شده است).
5ـ اباعبدالله درخطبهاي كه پس از برخورد با حرّ بنيزيد رِياحي در منزل «بَيْضَه» ايراد فرمودند، انگيزه قيام خود را با استناد به فرمايش پيامبر ـ ص ـ، چنين بيان كردند:
اي مردم ! رسولخدا ـ ص ـ فرمودند: كسي كه فرمانرواي ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال كرده و پيمان الهي را شكسته و با سنّت رسولخدا ـ ص ـ مخالفت ورزيده در ميان بندگان خدا با گناه و تجاوزگري رفتار ميكند، ولي در برابر او با كردار و گفتار خود برنخيزد، برخدا است كه او را در جايگاه (عذابآور) آن ستمگر قرار دهد. هان (اي مردم) بدانيد كه اينها تن به فرمانبري از شيطان داده و اطاعت از فرمان الهي را رها كرده و فساد را نمايان ساخته و حدود خدا را تعطيل نمودهاند، درآمدهاي عمومي (بيت المال) مسلمانان را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام كردهاند و من شايستهترين فرد براي تغيير دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم
از اين خطبه و يا نامه، علّت قيام سيدالشهدا(ع) را ميتوان اين امر دانست كه حاكمان بنياُمَيّه (به ويژه يزيد) اقدامات ضدّ ديني زير را مرتكب شدهاند:
الف ـ فرمانبري از خدا را رها كرده و به اطاعت از شيطان رو آوردهاند؛
ب ـ فساد را (در زمين) آشكار كردهاند؛
ج ـ حدود الهي را تعطيل كردهاند؛
د ـ بيتالمال را به خود اختصاص دادهاند؛
ﻫ ـ حرام خدا را حلال و حلال الهي را حرام كردهاند.
از اين رو است كه در زيارات وارده در باره امام حسين(ع)، شهادت به برپايي احكام الهي و سنّت پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) توسط حضرت، داده شده است:
«اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَ اَقَمْتَ الصَّلاهَ وَ آتَيْتَ الزَّكاهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ دَعَوْتَ اِلي سَبِيلِكَ بِالْحِكْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ»
شهادت ميدهم كه تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام كردي و نماز را بپا داشتي و زكات دادي و امر به معروف و نهي از منكر كردي و (مسلمانان را) با پند و اندرز نيكو، به راه روش خود، فراخواندي.
و همچنين:
شهادت ميدهم كه تو به عدل و داد امر كردي و(مسلمانان را) به سوي اين دو دعوت كردي.
6ـ پيشواي سوّم درمنزل «ذوحُسَم» در توجيه حركت خويش چنين فرمودند:
آيا نميبينيد كه به حقّ عمل نميشود و از باطل بازداشته نميشود؟ (در چنين شرايطي) بايد مؤمن، به حقّ خواهان ديدار خدا باشد. من چنين مرگي را جز شهادت و زندگي با ظالمان را جز ننگ و خواري نميبينم.
امام(ع) درباره ذلتناپذيري خود به عنوان هدف ديگر از قيام خويش، بيانات ديگري نيز دارد، از جمله در مقابل پيشنهاد عبيدالله كه حضرت را بين كشته شدن و بين بيعت كردن با يزيد مخيّر كرده بود، ميفرمايد:
«... هيهاتَ مِنَّا الذِلّه يأبي اللهُ ذلكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ ...»
از ما دور باد كه پستي را پيشه خود كنيم، (چرا كه) خدا و رسول او از آن ابا دارند.
نكته شايان توجّه در اين فراز آن كه امام حسين(ع) عدم ذلتپذيري خود را مستند به امر خدا و سيره رسولخدا(ص) و مؤمنان ميداند، چرا كه مؤمن واقعي با پيروي از فرمان خدا و تأسّي به سيره رسولخدا، به هيچ رو به ذلّت تن در نميدهد.
و نيز در جاي ديگر فرمود:
به خدا سوگند، من دستم را (به نشانه بيعت) همانند شخص خوار به آنان (پيروان يزيد) نميدهم و همانند فرار بردگان، فرار نميكنم. .
و باز فرمود:
مرگ در عزت، بهتر از زندگي در ذلّت است.
از مجموع اين سخنان، اين اهداف را ميتوان استفاده كرد:
الف ـ ترويج حقّ و عمل به آن
ب ـ نهي از ترويج باطل و بازداشتن از عمل به آن
ج ـ عدم پذيرش زندگي ذلّتبار و ننگين دنيا و انتخاب زندگي با سعادت آخرت.
7ـ امام صادق(ع) در زيارت اربعين، هدف از نهضت حسيني را چنين بيان ميفرمايد:
(حسين بن علي(ع)) جان خويش را در راه تو (خدا) فدا كرد تا بندگانت را از بيخبري و سرگرداني گمراهي نجات دهد.
از ديدگاه امام ششم، سيدالشهدا(ع) با نهضت عاشورا، اهداف زير را تعقيب ميكردند:
الف ـ نجات مسلمانان از بي خبري نسبت به احكام دين و وظايف خويش در برابر پروردگار
ب ـ رهايي بندگان خدا از گمراهي با آگاه ساختن آنان به لزوم پيروي از رهبران واقعي دين
نتيجه بحث
با اندكي دقّت در اهداف استخراج شده از اين بيانات، ملاحظه ميشود كه امام(ع) علّت و انگيزه قيام خويش را، مبارزه با منكرات فراوان در جامعه اسلامي و تبليغ و ترويج معروف در بين مسلمانان، اعلام ميكنند. بنابراين، فلسفه اصلي و نهايي نهضت حضرت را ميتوان در يك هدف جامع و كلّي يعني «احياي فرهنگ اسلام اصيل و ناب محمدي ـ ص ـ و زدودن زنگارهاي تحريف و بدعت از دين جدّشان» خلاصه كرد. البته حضرت راهكار و ابزار لازم جهت جامه عمل پوشاندن به اين هدف را، در عنصر «امر به معروف و نهي از منكر» ميدانند. از اينرو در وصيّتنامه خود به محمّد بنحنفيه مينويسند: «اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر» و يا (چنان كه گذشت) در زيارتنامههاي مربوط به حضرت آمده است: «... وَ اَمَرْتَ بالمعروف وَ نَهَيْتَ عَن المنكر»
توضيح مطلب آنكه: اگر حضرت علّت حركت خويش را مبارزه با اموري، همچون رواج بدعتها، مخالفت با كتاب خدا و حلال و حرام الهي، نابودي سنّت پيامبر ـ ص ـ ، شيطان محوري و ترك خدا محوري، فساد، ظلم، بيعدالتي و ناامني در جامعه اسلامي، تعطيلي حدود الهي، در انحصار گرفتن و تاراج بيتالمال مسلمانان و ... ميدانست، تمام اين امور حاكي از فراواني و شيوع امري به نام «مُنْكَر» در جامعه اسلامي بود، كه حضرت خود را موظّف به نهي از آن ميدانستند. و نيز اگر اباعبدالله(ع) جامعه اسلامي را به اموري از قبيل: عمل به كتاب خدا و سنّت پيامبر(ص)، احياي مظاهر و نشانههاي حقّ، ايجاد امنيّت، اصلاح و بهبودي وضع امور امّت و مسائلي از اين قبيل، فراميخواند، اين مسأله نشانگر آن است كه امري به نام «معروف» در جامعه از بين رفته يا دست كم در حال نابودي بود. از اينرو اگر حضرت از بيعت با يزيد امتناع كرده و با اين عمل، از يكسو، آمادگي خود را براي شهادت و مقاومت در برابر حكومت يزيد اعلام كرد، و از سوي ديگر، تلاش خود را جهت برانداختن حكومت يزيد و تأسيس حكومت اسلامي، به كار گرفت، در واقع سرباززدن از بيعت، به معناي نهي از منكر، ترويج معروف و اتمام حجّت با مسلمانان در باره حرمت سكوت در برابر بدعتها و جنايات بنياُمَيّه بود و بيعت و يا حتّي سكوت در مقابل چنين حكومتي، افزون بر آن كه ترويج منكر و مبارزه با معروف بود، عذر و بهانهاي نيز براي افراد عادّي در همكاري با حاكمان اُموي ميشد.
به ديگر سخن، آنچه در سيره حسين بنعلي به عنوان امام معصوم، مسلم و غيرقابل ترديد به نظر ميرسد، آن است كه شخصيّتي همانند امام حسين(ع) حاضر نبودند با شخصي همچون يزيد بيعت كرده و حكومت وي را به رسميّت بشناسند، چرا كه حضرت با مشاهده و بررسي عمق انحرافات امّت اسلامي در عصر حكومت معاويه و سپس حكومت يزيد، به اين نتيجه رسيده بودند كه ديگر نميتوان با موعظه و خطبههاي آتشين و سخنرانيهاي تهديدآميز و تحريككننده، انحرافي را كه در مباني اعتقادي و سياسي جامعه اسلامي و نيز در دستگاه خلافت رسوخ كرده، از بين ببرند. بلكه تنها راه درمان و نجات امّت اسلامي، برپايي يك نهضت عميق است كه بازتاب و گستره آن، افزون بر آنكه فرامكاني باشد، فرازماني نيز بوده و در گستره زمان، الگويي براي آزاد مردان تاريخ باشد. البته در مقابل، يزيد كسي نبود كه بدون بيعت گرفتن از امام(ع)، ساكت بنشيند، چرا كه به رسميّت نشناختن حكومت از سوي افرادي همچون حسين بنعلي(ع)، به معناي ردّ مشروعيّت آن و آمادگي براي مبارزه با حكومت بود و يزيد به خوبي به اين موضوع آگاهي داشت.
این وب سایت تقدیم معلم اخلاق و دانشمند جاوید الاثر محمد حسن رضوانی باد که در جنگهای داخلی در شهرستان سنندج مفقود شد . یادش گرامی باد ونامش همیشه جاوید باد. , و یاد معاون مدرسه ای که در آن درس میخواندم مرحوم فرخ نصر الهی که همیشه بر لبانش لبخنی داشت و چهره ای مهربان وبیاد دبیر تاریخ و جغرافیم در مدرسه راهنمائی شریعتی مرحوم شهید حسن حاجیانپور
.شهرو یاد استاد عزیزم مرحوم سید عبدالرزاق رضویان که پایه گذار راهپیمائی های مدارس شهر تکاب در اول انقلاب بود. و یاد مرحوم معلم سید یحی رضویان یار دیرینه پدرم و مرحوم معلم عزیزمان حسین وظیفه و پهلوان بزرگوار نصرت اله نقدی عزیز مرحوم و همه معلیمین و فرهنگیان گمنام منطقه افشار من شهر تکاب این مرزوبوم آشنا سالها است
جان گرفته کشتی اندر شهر ما
پهلوانی باید اندر ورزش کشتی جوان
همچو تختی بایدت نامت نشیند بر دلان
رستمی و پرچمی هر دو شهید زنده اند
یادشان باقیست بر دلها چو زاد این مو طنند
ملکیان را اسوه باشد ملکیان
نی رود یادش ز دل چون نقش بسته بر دلان
داغ بر دلها نهاد اخلاق خوب قاضیان کند
دل از این جهان و گشت یار غازیان
چون بنی هاشم زنور هاشمی بود وبرفت
نوریان چون نور حق تابید و هم تابنده رفت
باب رضوان را گشودی ای امیر گشته ای بر دام پر دردان اسیر
چشم بر در کی نشان یابی زاو از پدر دوری و دل محزون او
و اما این وبلاگ بیاد تاریخ تکاب و اساتیدی چون پدر عزیزم و شهیدان گرانقدر منطقه وتمامی
دوستداران تاریخ اصیل شهرستان تکاب ایجاد کرده ام.
تكاب به معني آب باريكه و زمين كم آب است. منطقه تكاب داراي ده ها اثر تاريخي قبل وبعد از اسلام است كه از آن جمله ميتوان به تخت سليمان اشاره كرد كه در 45 كيلومتري شمالشرقي آن واقع شده است.
شهر باستاني شيز در آن مكان قرارداشت واحتمالاً به علت فعاليتهاي آتشفشاني كوه زندان در فاصله 105 كيلومتري تخت سليمان، ويران شده و آثاري از آن برجاي نمانده است. نام تكاب تا سال 1316 هجريشمسي تكانتپه (تپه پر ازخار) بوده است.
شهرستان تكاب از شمالغربي به هشترود،از شمالشرقي به زنجان،از طرف غرب به صائيندژ واز جنوب وجنوبغربي به سنندج وسقز واز طرف جنوب شرقي به شهرستان بيجار محدود است و وسعت آن 2523 كيلومتر مربع مي باشد.
بنا و يادمانهاي تاريخي
بالاخانه قزقپان سنگ
در 5 كيلومتري شمال غربي روستاي قزقپان سنگ در سينه كوهسنگي يك مناره جالب توجه وجود دارد كه امتداد آن به دامنه صخره منتهي مي گردد.
زندان سليمان
زندان سليمان بر روي كوهي قرار گرفته كه در قله آن دهانه بزرگي از يك آتشفشان غير فعال وجود دارد. ارتفاع اين زندان مخوف افسانهاي كه ديواره صخرهاي آن كاملاً عمودي است از يكصد متر بيشتر به نظر ميرسد و بویگاز تندي از درون اين چاه عظيم به مشام ميرسد.
زندان سليمان بيشتر به يك دهانه آتشفشاني خفته ميماند و وجود چشمههاي آبگرم معدني در روستاي احمد آباد درپاي همين كوه مويد اين نظر است.
قلعه تخت سليمان
تخت سليمان و مجموعه آثار باستاني و تاريخي آن يكي از مهمترين و مشهورترين مراكز تاريخ و تمدن ايران محسوب ميشود.اين مجموعه در ناحيه تكاب و بر روي يك بلندي طبيعي به ارتفاع 20 متر از سطح دشت احداث شده است.
كليه آثار آن درون يك حصار و ديوار بيضي شكل بنا شده ودر درون دشتي گسترده واقع شده است. حصار بيروني از سنگهاي لاشهاي به ابعاد مختلف و به ضخامت 5 متر، ارتفاع 14 متر و محيط بيروني 1200 متر بنا شده است.
لايه بيروني حصار از سنگهاي تراشدار نماسازي شده و داراي 38 برج دفاعي مخروطي شكل است. بناي ديوار و حصار بيروني متعلق به دوره ساساني است، ولي در دوره ايلخاني نيز ضمن مرمت پارهاي از قسمتهاي فرو ريخته ، دروازه جديدي در مجاورت دروازه جنوبي عهد ساساني احداث گرديد.
در اين مجموعه تاريخي محل شگفت انگيزي به نام زندان قرار دارد كه مشتمل است بر بقاياي معبدي از دوران ماقبل تاريخ و عهد ماد. در اطراف تخت سليمان آب گرمهاي جوشان و حتي چشمههاي سرد وجود دارند كه بسيار جالب توجه و ديدني هستنند. همچنين شكاف بزرگي كه در اثر زلزله پديد آمده از نكات ديدني تخت سليمان است.
قلعه سردار افشار (حسينعليخان افشار)
در ضلع شمال غربي مركز شهرستان تكاب، قلعهاي شامل سه بخش اندروني، بيروني و محل نگهداري احشام در يك مكان خيلي وسيع احداث گرديده بود. اين عمارت در زمان سلطنت ناصرالدينشاه قاجار توسط سردار حسينعليخان افشار در سال 1281 هجري قمري احداث گرديده.
قلعه اربابي يلقون آغاج (چهار باغ)
قلعه يلقون آغاج در اوايل حكومت قاجاريه، با نماي هشت ظلعي منظم در دو طبقه احداث گرديد و داخل عمارت را با كاشيهاي رنگين و نقاشيهاي با ارزش مزين نمودند.
قلعه رشيد الدوله (حسنخان افشار) دورباش
اين قلعه توسط رشيدالدوله در دوره سلطنت شاهان قاجار در ميان باغهاي انگور و درختان ميوه، احداث گرديده است.
دژ ساري قور خان
اين بنا از دوران پيشاز تاريخ، مركز تمدنهاي هزاره اول بوده و از عصر مادها تا دوره ساساني اقوام متعددي در آنجا سكونت داشتهاند. دژ به صورت پشته عظيم سنگي در حاشيه شرقي رودخانه سارق در 600 متري از دره سر بر آورده كه از همه طرف محفوظ و مجزاست و دستيابي به آن مشكل و به اين لحاظ جايگاه امني براي ساكنان آن در ادوار مختلف بوده است.
بقاياي برجهاي ديده باني و دخمههاي صخرهاي با حياط و آبانبارها به فرمهاي چهار گوش منظم و نا منظم و مدور و پلكانها و راهروهاي استوانهاي ارتباطي، قابل ملاحظهاي ميباشد. به احتمال قوي اين محل در دوره غارنشينان مورد استفاده بوده و اهميت خود را در ادوار بعدي نيز حفظ نموده است.
قلعه محمد حسين خان مير پنج دور باش
اين قلعه توسط محمد حسين خان مير پنج در دوره سلطنت شاهان قاجار در روستاي معتدل دورباش احداث گريده است و درحاشيه طولي يكي از ديوارهاي قلعه و قسمت بيروني آن آينه بزرگي نصب نموده بودند كه مشرف به گردنه زرينه اوباتو و دوراهي ديواندره بودكه حركت و عكسالعمل نيروهاي مهاجم و يورشگران را منعكس ميكرد.
دژ بلقيس
روي قلعه جنوبي كوه بلقيس استحكاماتي با نام متداول تخت بلقيس وجود دارد كه ويرانههاي آن در سال 1959 كشف گرديد. تاريخگذاري بنا را به دوره ساسانيان محتمل ميكند.
تپه مجيد
در فاصله 3 كيلومتري شمال شرقي بين تخت و دهكده تارهكند در حوالي قبرستان جديد تپهاي معروف به تپه مجيد وجود دارد كه بر روي آن سفالهايي از دوره ساساني بدست آمده است.
اين مكان وجود احتمالي محوطههاي مسكوني از دوره آتشكده را نشان ميدهد كه از نظر باستانشناسان محل گورهاي دسته جمعي تومولوسها مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد است. مجموع گورهاي تومولوس كه به شكل تپه باستاني است، شامل چند هزار گور فرعي ميباشدكه يك گور اصلي را حلقه وار در ميان گرفتهاند.
جاذبه هاي طبيعي
آبهاي گرم احمد آباد
در فاصله 2 كيلومتري شمال غربي روستاي احمد عليا حفرههاي آبگرمي وجود دارد كه بنا به روايت گذشتگان خاصيت دارويي داشته و مورد استفاده عموم قرار ميگيرد.
در ميان چشمه هاي آبگرم احمد آباد در نقاط نزديك آبگرمها، حفرههاي پر از آب سرد نيز وجود دارد كه خاصيت دارويي داشته و مورد استفاده عموم قرار ميگيرد.
اين آبها بعلت داشتن املاح معدني گوناگون بعد از طي مسير در روي زمين رسوباتي به رنگهاي سفيد زرد مايل به نارنجي و در بعضي موارد كاملاً قرمز بر جاي ميگذارد.
غار كهريز
اين غار در كهريز تكاب واقع شده و قطر دهانه آن در حدود 2 متر و طول و عرض آن نيز 3 متر است.
چمن متحرك بدرلو (چمن گلي)
چمن گلي در كيلومتر 17 شمال شرقي شهرستان تكاب و در 3 كيلومتري شرق روستاي بدرلو از دهستان افشار بخش مركزي واقع شده است.
در داخل دره سبز، و درختان چنار و بيد و نيزار و چمن درياچهاي به قطر طبيعي تقريبي 80 متر و با جزيرهاي شناور مملو از ني بقطر 60 متر وجود دارد كه در اثر وزش باد به طرفين حركت ميكند.
زندان برنجه
زندان برنجه در 28 كيلومتري شمال شهرستان تكاب در روستاي برنجه ( برنجك) از دهستان چمن، بخش تخت سليمان و در دامنه كوهي معروف به طويله سليمان واقع شده است.
درياچه خسرو
در وسط آثار باستاني تخت سليمان درياچهاي كه عمق آن حدوداً 110 متر و ابعاد آن80در120 متر است وجود دارد. آب درياچه بصورت چشمه جوشان از اعماق زمين بيرون ميجوشد كه منظره بسيار جالبي دارد.
آب درياچه آهكي و نسبتاً ملايم و غير قابل شرب است و هيچ موجود زندهاي در آن وجود ندارد. وجود اين درياچه فيروزهگون در ميان قلعه و قرار داشتن قلعه در وسط يك سلسله كوههاي دايرهاي شكل، منظرهاي را به وجود آورده كه يكي از عجايب ديدني و تماشايي منطقه ميباشد.
اماكن زيارتي ومذهبي
مسجد جامع تكاب
اين مسجد در سال 1332 هجري قمري به دستور سردار حسينعليخان افشار در زمان سلطنت ناصرالدينشاه بنا گرديده است.
مسجد جامع روستاي اغولبيك
مسجدجامع روستاي اغولبيك به دستور يكي از اربابان محلي در سال 1332 هجري قمري احداث و هم اكنون بعد از گذشت چندين سال از قدمت آن بطور سالم و فاقد آثار ويراني مورد بهره برداري قرار ميگيرد.
كليساي چهار طاق
در شمال غربي و كيلومتر 36 شهرستان تكاب در روستاي چهار طاق پايههاي چهار ستون مخروبه وجود دارد كه در نزد اهالي به كليسا مشهور است. از نظر كارشناسان اين بنا مربوط به دوره ساسانيان بوده و به يك آتشكده شباهت بيشتري دارد. پايه هاي اصلي طاق خراب شده و اطراف آن كه در محل به كليسا معروف ميباشد توسط افراد سود جو براي گنج يابي به كلي ويران شده است.